ابوالیسر پزدویپَزْدَوی، یا بزدوی، ابوالیسرصدرالاسلاممحمد بن محمدبنحسینبن عبدالکریم (۴۲۱- رجب ۴۹۳ق/۱۰۳۰- مۀ۱۱۰۰)، متکلم، فقیه و قاضی حنفی ـ ماتریدی بود. ۱ - وجه تسمیهنام پزودی یا بزدوی منسوب است به محلی به نام پزده یا بزده که قلعهای بود بر سر راه نسف به بخارا [۱]
سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۱، ص۳۳۹، به کوشش عبدالله عمربارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۲]
یاقوت، بلدان، ذیل بزده.
وجه تسمیۀ کنیۀ او «ابوالیسر» این است که چون برادرش علی بن محمد پزودی را به سبب دشوار فهم بودن نوشتههایش «ابوالعسر» میخواندند، در مقابل، وی را به دلیل آسانی و قابل فهم بودن آثارش «ابوالیسر» خواندند. [۳]
طال کوپریزاده، احمد، مفتاحالسعادة، ج۲، ص۵۴، حیدرآباددکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۲ - اساتیداز قرار معلوم پزودی نخستین آموختههای خود را نزد پدرش محمد بن حسین فرا گرفت و این محمد نیز به نوبۀ خود نزد پدرش، یعنی عبدالکریم تحصیل کرده بود و عبدالکریم شاگرد ابومنصور ماتریدی بود. [۴]
پزودی، محمد، اصولالدین، به کوشش هپ لینس، ج۱، ص۳، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۵]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۶]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۵۸، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
این معنا در وهلۀ نخست نشان میدهد که پزودی در خانوادهای اهل دانشزاده و بالیده است؛ خاصه آنکه پسرش احمد و برادرزادهاش حسن بن علی نیز دانشمند بودند [۷]
عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، ج۱، ص۳۰۹، به کوشش عبدالفتاح محمدحلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
[۸]
عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، ج۲، ص۷۶، به کوشش عبدالفتاح محمدحلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
در ثانی گویای این است که وی به مکتب حنفی ـ ماتریدی تعلق داشته است که از دیرباز در شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده بود.از دیگر استادان پزودی میتوان از اسماعیل بن عبدالصادق بیاری و ابویعقوب یوسف سیاری نام برد. [۹]
لکهنوی، محمدعبدالحی، الفوائدالبهیة، ج۱، ص۱۸۸، بیروت، ۱۳۴۴ق.
[۱۰]
عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، ج۱، ص۴۱۶، به کوشش عبدالفتاح محمدحلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
۳ - شاگردانپزودی در روزگار خود از چهرههای برجسته و پیشوای مکتب حنفی ـ ماتریدی گردید، چنانکه دانشپژوهان از دور و نزدیک به مجالس درس او میرفتند که شمار زیاد نام شاگردان او در منابع، حکایت از درسهای پررونق او در بخارا و سمرقند ، و اهتمام او به امر آموزش دارد. یکی از مشهورترین شاگردان او نجمالدین عمر بن محمد نسفی (۴۶۱-۵۳۷ق) نویسندۀ القند و العقائدالنسفیة است. [۱۱]
نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۵۴۵، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
برخی دیگر از شاگردان او عبارتاند از محمد بن احمد سمرقندی نویسندۀ تحفةالفقهاء، [۱۲]
لکهنوی، محمدعبدالحی، ج۱، ص۱۸۸، الفوائدالبهیة، بیروت، ۱۳۴۴ق.
ابوالفضل کاخی ، ابوالقاسم طرازی ، ابوالقاسم مروزی ، ابوالمحامد مستملی ، ابوحفص سبخی ، ابوالحسن شاوانی ، احمد بن محمدخلمی و محمد بن منصور نوقدی میباشند. [۱۹]
عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، ج۳، ص۳۲۲، به کوشش عبدالفتاح محمدحلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
[۲۰]
عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، ج۳، ص۳۷۳، به کوشش عبدالفتاح محمدحلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
۴ - تصدی منصب قاضی القضاتپزودی چندی قاضیالقضات سمرقند بود، اما دانسته نیست که وی در چه تاریخی به این منصب گمارده شده است، اما هانس پتر لینس تخمین زده است که این تاریخ ۴۸۱ق/۱۰۸۸م است. [۲۱]
لینس، ه پ، مقدمه بر اصولالدین،ج۱، ص۱۳، (نک: هم، پزودی).
از قرائن چنین برمیآید که پزودی در حدود سال ۴۸۱ق در بخارا بوده، و این تاریخ مقارن حملۀ ملکشاه به سمرقند و بخاراست. [۲۲]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۲۵۹، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
او در بخارا درگذشت. [۲۳]
ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۹، ص۴۹، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
۵ - آثارپزودی نویسندۀ پرکاری بوده، [۲۴]
لکهنوی، محمدعبدالحی، الفوائدالبهیة، ج۱، ص۱۸۸، بیروت، ۱۳۴۴ق.
و نوشتههایش مورد عنایت دانش دوستان بوده است. [۲۵]
ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۹، ص۴۹، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
از نوشتههای برجای ماندۀ وی میتوان از اصولالدین و کتاب فیه معرفة الحجج الشرعیة یاد کرد. از کتابهای دیگر او جز نامی نمانده که از آن جمله است: امالی [۲۶]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۱۶۵.
و المبسوط فی الفروع. [۲۷]
بغدادی، هدیه، ج۲، ص۷۷.
۶ - عقایدپزودی در کتاب اصولالدین (تألیف: ۴۸۱ق). [۲۸]
پزودی، محمد، اصولالدین، به کوشش هپ لینس، ج۱، ص۲۵۹، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
نظام کلامی خود را که در واقع همان چارچوب فکری مکتب ماتریدیه است، تبیین کرده، و توضیح داده است.۶.۱ - در مورد فیلسوفانوی عقاید ماتریدیه را همان باورهای « اهل سنت و جماعت» و روش پیامبر (ص) دانسته، و با انگیزۀ مبارزه با اندیشههای فلسفی و عقاید گمراهان و بدعت گذاران این کتاب را نوشته است. [۲۹]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۴، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
پزودی فیلسوفان را به سبب عقایدی که در مورد خدا ، نبوت و معاد دارند، کافر میداند. [۳۰]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۶.۲ - ساختمان هندسی اندیشههای کلامیانگیزۀ دیگر او در نوشتن این کتاب رویگردانی دانشمندان از علوم کلام و روی آوردنشان به فقه بوده است. ساختمان هندسی اندیشههای کلامی پزودی بر دو گانه انگاری جهان ذهن و جهان عین، و مسلم داشتن جهان خارج همچون یک واقعیت و حقیقت نفسالامری است. بدین قرار نخست با سوفسطاییان درگیر میشود [۳۱]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۵، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
پس از آن به معرفی منابع معرفت کلامی میپردازد و آراء دیگران را در این زمینه نقد میکند و تعقل و استدلال را حجت میشمارد. [۳۲]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۵-۱۱، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
وی سپس بحث جواهر و اعراض را پیش میکشد [۳۳]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۱-۱۴، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
تا از رهگذر آن ـ برخلاف اندیشۀ فیلسوفان ـ به اثبات حدوث کل عالم بپردازد و آن را مقدمهای برای اثبات پدیدآورندۀ عالم قرار دهد [۳۴]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۴-۱۸، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
آنگاه در بحث توحید اثبات میکند که این پدیدآورنده، واحد است و اندیشههای دوگانه و سه گانه باوران را به نقد میکشد. [۳۵]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۸-۲۰، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
در مبحث ذات الاهی عقیدۀ او این است که خدا شبیه چیزی نیست و از این رهگذر با همۀ فرقههایی که تجسیم یا تشبیه معتقدند، درگیر میشود و آیههای مورد استناد مشبهه را به نفع الاهیات تنزیهی تأویل میکند. [۳۶]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۲۱-۳۱، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
در مورد صفات خدا ، تبیین وی از صفات به اندیشههای اشاعره (ه م) در این باب نزدیک میشود. او برخلاف متعزله ، برای صفات به حقیقتی ورای ذات معتقد است و این صفات را قائم به ذات میداند. [۳۷]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۳۱-۴۲، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
در باب اراده و مشیت الاهی ، با یکی دانستن این دو، از باور ابوحنیفه فاصله میگیرد. [۳۸]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۴۲-۴۳، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
او همسو با اهل سنت و جماعت ، کلام الاهی را قدیم و غیر مخلوق میداند و دلایل مخالفان این باور را نقد میکند. [۳۹]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۵۳-۶۹، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
او بر آن است که خدا قابل دیدهشدن است و معتقد است که شماری از مؤمنان در بهشت او را میبینند. [۴۰]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۷۷-۸۸، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
در مبحث نبوت پس از اثبات نبوت عامه، به اثبات نبوت پیامبر (ص) از رهگذر معجزه ای چون قرآن میپردازد. [۴۱]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۹۷، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۴۲]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۶.۳ - جبر و اختیاردر مسئلۀ جبر و اختیار ، باز او به «کسب» اشاعره نزدیک میشود. [۴۳]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۹۹، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۴۴]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۱۵، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
او برخلاف معتزله و همسو با اشاعره معتقد است که نمیتوانیم بگوییم که کاری برخدا واجب است یا واجب نیست، زیرا افعال خدا براساس مشیت مطلق اوست، نه برمقتضای احکام عقل عملی، [۴۵]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۲۶، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
و براساس آیاتی از قرآن خدا خبر داده است که گاه در حق بندگان کاری میکند که به صلاح آنان نیست. [۴۷]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۲۷، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
او برخلاف معتزله افعال الاهی را مهلل به اغراض نمیداند، بلکه مشیت مطلق خدا را که مقید به هیچ قیدی نیست، حاکم بر همهچیز میانگارد. [۴۸]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۳۰، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
در مسئلۀ وعد و وعید ، پزودی همچون مرجئه از وعیدیه سخت دور میشود و بر آن است که مرتکبان کبیره در دوزخ نمیمانند و شاید اصلاً به آنجا نروند. [۴۹]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۳۱، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۶.۴ - ایماندر باب ایمان ، وی همان باور اشاعره را تأیید میکند. [۵۰]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
دربارۀ اثبات روز رستاخیز ، استدلال وی مبتنی بر حکمت عملی و عدل خداوند دربارۀ کسانی است که در دنیا کیفر نمیبینند. [۵۱]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۵۷، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
چیزی که ما را به یاد استدلال امانوئل کانت فیلسوف آلمانی در این باب میاندازد. ۶.۵ - امامت و سیاستدر مبحث امامت و سیاست ، برپایۀ اینکه امام باید از همه برتر باشد، [۵۲]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۸۷، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
همچون سایر اهل سنت ، ابوبکر را خلیفۀ شایسته پس از پیامبر (ص) میداند. [۵۳]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
و باور شیعه را مردود میشمارد. [۵۴]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۴، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
البته معزول کردن امام را در هنگام تخلف روا نمیداند. [۵۵]
پزودی، محمد، اصولالدین، ج۱، ص۱۹۰، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
پارهای از آراء فقهی پزودی در برخی منابع فقهی آمده است. [۵۶]
ابننجیم، زین، البحرالرائق، ج۱، ص۳۰۹، بیروت، دارالمعرفه.
[۵۷]
ابننجیم، زین،البحرالرائق، ج۳، ص۲۶۶، بیروت، دارالمعرفه.
[۵۸]
ابننجیم، زین، البحرالرائق، ج۶، ص۱۲۶، بیروت، دارالمعرفه.
[۵۹]
ابننجیم، زین، البحرالرائق، ج۶، ص۲۵۹، بیروت، دارالمعرفه.
[۶۰]
ابنشحنه، احمد، لسان الحکام، ج۱، ص۳۲۱، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
[۶۱]
کاسانی، ابوبکر، بدائعالصنائع، ج۱، ص۲۴۷، بیروت، ۱۹۸۲م.
۷ - فهرست منابع(۱) قرآن کریم. (۲) ابنشحنه، احمد، لسان الحکام، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م. (۳) ابننجیم، زین، البحرالرائق، بیروت، دارالمعرفه. (۴) بغدادی، هدیه. (۵) پزودی، محمد، اصولالدین، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م. (۶) حاجی خلیفه، کشف. (۷) ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م. (۸) عبدالکریم سمعانی، الانساب، به کوشش عبدالله عمربارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۹) عبدالکریم سمعانی، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م. (۱۰) طال کوپریزاده، احمد، مفتاحالسعادة، حیدرآباددکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م. (۱۱) عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، به کوشش عبدالفتاح محمدحلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م. (۱۲) کاسانی، ابوبکر، بدائعالصنائع، بیروت، ۱۹۸۲م. (۱۳) لکهنوی، محمدعبدالحی، الفوائدالبهیة، بیروت، ۱۳۴۴ق. (۱۴) لینس، ه پ، مقدمه بر اصولالدین (نک: هم، پزودی). (۱۵) نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش. (۱۶) یاقوت، بلدان. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالیسر پزدوی»، ج۱۳، ص۵۵۲۳. |